دنیای تیره من

 

خندیدن، خوب است .

 

قهقهه، عالی است .

 

گریستن، آدم را آرام می کند.

 

امــــــــــــا…

 

لــــــعنت بر بغــــــــــــض

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:50 نويسنده فهیمه| |

   بدی عشق اینه که یا بدست نمیاد...


                    اگرم بدست بیاد از دست می ره....



تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:50 نويسنده فهیمه| |

 

بیشترین دروغی که در این دنیا گفته ام…

 

این کلمه است….خوبم…

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:49 نويسنده فهیمه| |

احساس .......

احساس است…

 

مزرعــــه که نیست...
هـــــی شخـــمش
میـــــزنی لعنتــــــی

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:48 نويسنده فهیمه| |



اشک ها قطـره نیستنـد !
بلکه کلمـاتى هستنـد که مى افتنـد ....
فقط بخاطـر اینکه :
پیـدا نـمیکنند کسى را
که معنــى این کلمـات را بــفهمـد ... !!!

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:48 نويسنده فهیمه| |

تمام خستگی هایت را یک جا می خرم

تو فقط قول بده
 
صدای خنده هایت را به کسی نفروشی...!

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:47 نويسنده فهیمه| |

 

ادم های ساده را دوست دارم

 

همان هایی که بدی هیچ کس را باور ندارند

همان هایی که برای همه کس لبخند دارند

همان هایی که بوی ناب ادم میدهند

و من باور دارم ک تو از انهایی

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:47 نويسنده فهیمه| |

نه طبق عادت دوستت دارم

نه به حکم سنت

همه  چیز بنا بر فطرت است

خوب ها دوست داشتنی اند...

 

 

من عاشقانه هایم را روی همین

دیوار مجازی مینویسم

از لج تو...

ازلج خودم.....

که حاضرنبودیم یکبار این هارا واقعی بهم بگوییم.......!

 

خودت را تصور کن بی او ..

شاید..شاید

بتوانی بفهمی چی کشیدم

بی تو...!!!

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:45 نويسنده فهیمه| |

حکـــــــــــــــــــــایت من…

حکایت کسی بود که عاشق دریا بود اما قایقـــــــــــــــــــــی نداشت…

دلباخته سفر بود اما همسفـــــــــــــــــــــر نداشت…

حکایت کسی بود که زجر کشید اما ضجـــــــــــــــــــــه نزد…

زخم داشت اما ننالیـــــــــــــــــــــد…

گریه کرد اما اشک نریخـــــــــــــــــت…

حکایت من حکایت کسی بود کـــــــــــــــــــــه…

پر از فریاد بود اما سکوت کرد تا همه ی صداها را بشنـــــــــــــــــــــود…

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:36 نويسنده فهیمه| |

  

 

بــاور کـن

خیـــلی حــرف اســـت

وفـادار دستهــــآیی بـاشــی

کــه یکـــبـار هــم

لمســـ شـان نکـــرده ای

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:28 نويسنده فهیمه| |


مـن نه عاشق بودم و نه دلــداده به گیســــوی بلنــد و نه آلـــوده به افکــار بلنــد

مــن به دنبــــال نـــگاهـی بـــودم کــه مــرا از پـس دیــوانگیــــم می فهمیــــد

و خـــــــــــــــدا می دانـــــــــــــد که

ســــــــــادگـــی از تــه دلبـسـتــگــیـــم پیـــدا بـــــود

 


تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:2 نويسنده فهیمه| |

دوست داشتن یعنی
 
اونیکه اگه صد دفعه هم ناراحتش کنی،
 
هربار میگه این دفعه آخریه که میبخشمت
 
و بازم با اخم میاد تو بغلت ... !


تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:1 نويسنده فهیمه| |

رد پاهایم را پاک می کنم

به کسی نگویید

من روزی در این دنیا بودم.


خدایا

می شود استعـــــفا دهم؟!

کم آورده ام ...!

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:1 نويسنده فهیمه| |

در عمق آرزوی من است که در وجودت خانه ای

داشته باشم حتی به مساحت یک یاد.

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:57 نويسنده فهیمه| |

روي نيمكت پارك نشسته بودو به لباس هاي كهنه ي فرزندش و تفاوت او با بچه هاي ديگر نگاه مي كرد.ماشين گران قيمتي جلوي پارك ايستاد و مرد شيك پوشي از آن پياده شد و با احترام در ماشين را براي همسرش كه پسركي در آغوش داشت باز كرد...

با حسرت به آنها نگاه كرد و آه كشيد. آنها كودك را روي تاب گذاشتند.

خدايا چه ميديد؟!؟ پسرك عقب مانده ذهني بود.

با نگاه به جستجوي فرزندش پرداخت اورا يافت كه با شادي از پله هاي سرسره بالا ميرود.

چشماتش را بست و از ته دل خدا را شكر كرد.

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:56 نويسنده فهیمه| |

دل تو اولین روز بهار

 

دل من آخرین جمعه سال

 

و چه دوراند و ... چه نزدیک به هم...

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:55 نويسنده فهیمه| |

میان من و تو
فاصله یک "و" بود
"و" را برداشتی و
به دور دست ها پرتاب اش کردی
فاصله کم شد اما ،به یکباره ...
من شدم "من"
تو شدی "تو"
و حال بعد از سال ها تنهایی
دریافتم آن "و"
خود عشق بود.

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:54 نويسنده فهیمه| |

آخريــــــــن نگاهتو،تو كنج چشمام جا گذاشتـــي

 منــــو تو دنياي ديوونگيام تنهام گذاشتی 

  * * *

 رنگ چشمات سايه انداخت روتمام شاديام

 رفتي و رو غنچه هاي آرزوهام ،پا گذاشتي...!

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:53 نويسنده فهیمه| |

هَــرکه مــی خــواهـی بـــاش

ایـن عادت مُـــشتَــرک انسـانهــاســت


تـــو نیــز ، روزی , ســاعـتی , لـَحظــه ای


احــساس خـواهـی کـرد کـــه


هیــچکـَـس دوسـتت نَــدارد

 

 

 

خــــــــــــــــــــــــــدایا

خوشبـــــــختی را دیــــــــروز به حــــراج گذاشتــن

 حیف که من زاده ی امروزم

خــــــــــــــــــــــــــدایا

جهـــــــنمت فرداســـــــــت

پــــــــس چـــــــــــرا من امــــــروز میــــــــــــسوزم

 

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:53 نويسنده فهیمه| |

دلــــم میان این همـــه آدم فقط کـــمی …"سادگی" می خواهد !

و دلم کســــــــــــی را می خواهد که نپرســـــد

حواســـــــ-ــت به مـــــــن هســـت ؟"

فقط بیـــــــاید با انـدکـــی نگـــــــــــاه . . .

آرام بـــــگـــوید "حواســـم به تـــــو بود !"

دلم آغـــــوش پر آرامشی را میخـــــواهد که زیر باران گرمم کند...

دلـــــــــم می خواهد کسی باشد که خوب باشد...

مهـــــربان باشد...

هـــــــــــمه ی این بودن هایش فقط برای مــــــــــن باشد...

فقط برای خود مـــــــــــــن ...

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:46 نويسنده فهیمه| |

گـــــــاهی آدم

ناخواسته چــــقدر دلش لک میزنه؛

یه اس ام اس  بـــــراش بیاد

بگه دلم خیلی واست تنــــــــگ شده!

هیچ وقـــــت ازم دور نـــــــــــشو!

گوشــی موبایلــی کــه تــوی دســت فـــشرده نــشه
بــه خاطــرِ تـــــو بوســیده نــشه
شـــب کــنار بالــش گذاشــته نــشه
چــند بــار نیمه هــای شــب بــه خاطــر پیــام هـــای احنــمالی ت نگــــاه نــشه
گوشــی مــوبایل نـــیست کــه.....
صــــرفا همــون گوشــت کــوب معــروفه کــه بــه خاطــر نداشــتن تـــــو بایــد روزی صــد بــار کوبــیدش بــه دیـــــــــوار

تاريخ پنج شنبه 27 تير 1392برچسب:,سـاعت 20:42 نويسنده فهیمه| |

نقاشی اش  خوب نبود

 اما....

چه خوب  راهش را کشید و رفت!

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 17:8 نويسنده فهیمه| |

 

مَـــن نَقــ ــاش خُــوبـی نیــستَم اَمــا

یَقــ ــین دارَم

کِــه داوینـچی هَـ ـم نِـمی تَــوانِست

اینـچُـنین کِــ ــه مَـن میـکِشَم،بِــکِشَد

دَرد را

 

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 17:7 نويسنده فهیمه| |

نکته ای در زبان انگلیسی!

در زبان انگلیسی واژه های

FriEND ( دوست )

BoyfriEND ( دوست پسر )

GirlfriEND (دوست... دختر )

BestFriEND (بهترین دوست)

همگی سه حرف END (خاتمه) را بهمراه دارند...

اما کلمه FamILY (خانواده) سه حرف" ILY" را دارد که همان مخفف

"I Love You" می باشد ,,

و جالب است بدانید

FAMILY= Father And Mother I Love You

 


تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:53 نويسنده فهیمه| |

http://img.ir/medium/ZZv.jpg


دوست داشتن را از زنبور نياموز




زيرا زنبور از گلي به گل ديگر ميرود




دوست داشتن را از ماهي بياموز




كه اگه از اب جدا بشه ميميره

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:48 نويسنده فهیمه| |

http://uploadtak.com/images/b6386_Montakhab13_029.jpg


ما و مجنون همسفر بوديم در دشت بلا

 


او به ليلايش رسيد و ما هنوز اواره ايم

 

 

 

 

 

 

بخوام از تو بگذرم من با یادت چه كنم؟




تو را از یاد ببرم من با خاطراتت چه كنم؟




حتی از یاد ببرم تو و خاطراتتو




بگو من با این دل خونه خرابم چه كنم؟؟؟

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:46 نويسنده فهیمه| |


در مرد ها : حسي هست كه اسمشو ميذارن " غيرت "


و به همون حس در خانمها ميگن "حسادت "


اما من به هردوشون ميگم "عشق" ♥♥


تا عاشق نباشي : نه غيرتي ميشي نه حسود !!!

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:46 نويسنده فهیمه| |

من دارم سعي ميكنم همرنگ جماعت شوم

 


اما...

 


ميشه كمكم كنيد؟

 


اي جماعت شما دقيقا چه رنگي هستيد؟

 

 

 

http://upload.tehran98.com/img1/eccr0hcxrjf0am6xyp.jpg

 

 

 

دختري پشت يك 10 هزار توماني نوشته بود

 


پدر معتادم براي همين پولي كه در دست توست

 


يك شب مرا به صاحب خانه مان سپرد

 


خدايا چقدر ميگيري كه بزاري شب اول قبر

 


قبل از اينكه تو از من سوال كني من ازت بپرسم



اخه چرا؟

 

 

 

http://upload.tehran98.com/img1/kr6t8t0uog74h8gjkexi.jpg

 

 


شايد تنها كسي نبودم كه دوستت داشتم



اما كسي بودم كه تنها تو را دوست داشتم


تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:21 نويسنده فهیمه| |

بيا آخرين شاهکارت را بيبين,مجسمـه اي با چـشماني باز

خيره به دور دست,شايد شرق،شايد غرب

مبهوت يک شکست،مغلوب يک اتفاق

مصلوب يک عشق،مفعول يک تاوان

خرده هايش را باد دارد مي برد

و او فقط خاطراتش را محکم بغل گرفته…

بيا آخرين شاهکارت را بيبين

مجسمه اي ساخته اي به نام «من» !



تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:20 نويسنده فهیمه| |

حرفهاي زيادي داري
سکوت علامت چيست
نميدانم علامت رضايت است يا همان جواب ابلهان خاموشي است
معني جديدي به سکوت داده اي
سکوتت را ميفهمم
يعني انتظار

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:19 نويسنده فهیمه| |


وقتی کسی به عشقش میگه نفسمی…



یعنی نمیشه نفسم رو با کسی قسمت کنم



یعنی آدم باش و فقط مال من باش



یعنی چشمات باید فقط منو ببینه

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:18 نويسنده فهیمه| |


در سرزمــین من کــسی بوســـــــــــه فرانسوی بلد نـــــیست.. 



اینجا مـــــــــثل آلـــــــــمان پل عــــــــــشق ندارد….



از گل رز هلندی هم خبری نیستـــــــــ.. 



اینجا عـــــــــشق یعنی ایـــــــــنکه بخاطـــــــــر چشم های دور و برت



معشـــــــــوقـــــــــت را فـــــــــقط از پشـــــــــت گوشـــــــــی



بوســـــــــیده باشـــــــــی!

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:17 نويسنده فهیمه| |



ﻫﻤﯿﺸﻪ ﻣﻨﺘﻈﺮ ﮐﺴﯽ ﺑﺎﺵ



ﮐﻪ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﺎ ﻫﻤﻪ ﯼ ﺩﯾﻮﻭﻧﮕﯿﺖ ﻭ ﺧﻞ ﺑﺎﺯﯾﺎﺕ ﻗﺒﻮﻝ ﺩﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﻪ


ﻭ ﺗﻮ ﺭﻭ ﺑﻪ ﻫﻤﻪ ﻧﺸﻮﻥ ﺑﺪﻩ ﻭ ﺑﮕﻪ :


... ﺍﯾﻦ ﺩﯾﻮﻭﻧﻪ ﺧﻞ ..... ﻋﺸﻖ ﻭ ﺟﯿﮕﺮ ﻣﻨﻪ ♥♥

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:16 نويسنده فهیمه| |



وقتی [ تــ ـ ــو ] کنارمی....




ترافیک.........



زیبا ترین مکث دنیــا میشود.

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:16 نويسنده فهیمه| |

http://www.parsnaz.ir/upload/22/0.527400001313581801_parsnaz_ir.jpg


سلامتی خودم که بود و نبودم


دیگه واسه هیشکی مهم نیس...

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:13 نويسنده فهیمه| |

براي بعضي درد ها نه ميتوان گريه كرد



نه مي توان فرياد زد



براي بعضي درد ها فقط مي توان



نگاه كرد و بي صدا شكست



همين

 


http://upload.tehran98.com/img1/ssqaenxnzn08ab5tv5cq.jpg

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 16:13 نويسنده فهیمه| |

باران همیشه می بارد، اما مردم ستاره را بیشتر دوست دارند.


نامردیست آن همه اشک را به یک چشمک فروختن . . .




تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:15 نويسنده فهیمه| |

اینجا زمین است ، زمین گرد است !


تویی که مرا دور زدی ….. فردا به خودم خواهی رسید !!!!


حال و روزت دیدنیست….






تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:14 نويسنده فهیمه| |


سفید شد موهایی که برای برگشتنت آراسته بودم…!



تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:13 نويسنده فهیمه| |

بغض هایم را به آسمان سپرده ام ، خدا به خیر کند باران امشب را


تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:10 نويسنده فهیمه| |

سلام خدا , خوبی عزیز؟ چه خبرا؟ خوش میگذره؟

کسی تو این روزا خدا, اسممو پیشت میبره؟

کسی تو این نزدیکیا, هست که منو دعا کنه؟

نوبت آرزوش که شد اسم منو صدا کنه؟

خدا کسی برای من پیش تو آرزو نکرد؟

جهانشو کسی برام با گریه روبه رو نکرد؟

خدا کسی بهت نگفت که خیلی عاشق منه؟

فقط به آرزوی من بغض شباشو می شکنه؟

خسته شدی از سوالام؟ ببخش منو خدا جونم

آخه دلم گرفته و حسابی درب و داغونم

گفتم شاید یه وقت یکی منو ازت خواسته باشه

شاید یکی به بودنم قد تو وابسته باشه

گفتم شاید اون عشقی که سالهاست فراموشش شدم

بیاد پیشت بهت بگه: میخوام باشه مال خودم

توهمی شدم خدا میبینی حال و روزمو؟

رفتن همه, لطفا خدا, تو از کنار من نرو

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:10 نويسنده فهیمه| |

این كه نامش زندگی بود مرا كشت


حیران مانده ام !!!


مرگ با من چه می كند؟

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:8 نويسنده فهیمه| |

ﺑﻪ ﺳﻼﻣﺘﯽ ﭘﺴﺮﯼ ﮐﻪ ﺑﻪ ﺩﻭﺳﺖ ﺩﺣﺘﺮﺵ ﮔﻔﺖ

ﺍﮔﻪ ﺑﺮﯼ ﺍﺳﻤﺖ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺳﻢ ﺩﺧﺘﺮﻡ


ﺍﮔﻪ ﺑﻤﻮﻧﯽ ﻣﯿﺸﻪ ﺍﺳﻢ ﻣﺎﺩﺭﺵ

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:8 نويسنده فهیمه| |

این روزا همه عینه دیوونه ها نگام میکنن!!!

بخدا من چیزیم نیس.مشکل قلبی ندارم فقط یکم قلبم شکسته.کور نیستم، اشکام نمیزاره جایی رو ببینم.هیز نیستم فقط خوب اطرافمو نگاه
 
میکنم ک شاید ببینمش.دیوونه نیستم فقط زیاد میخندم که کسی نفهمه دارم غصه میخورم.افسرده نیستم ولی دوس دارم ب یجا زل بزنمو

خاطراتمو بااون مرور کنم.بی اشتها نیستم اتفاقا خیلی میخورم همش درحاله غصه خوردنم....

دیدی!؟بخدا چیزیم نیس فقط یکم چشم انتظارم همین...

تاريخ چهار شنبه 26 تير 1392برچسب:,سـاعت 15:7 نويسنده فهیمه| |

کسی دیگر نمیگیرد سراغ خانه ما را / به سختی جغد پیدا میکند ویرانه ما را
از آن شادم که غم پیوسته می آید به بالینم / از آن ترسم که غم هم گم کند ویرانه ما را
.
.
با یه قامت شکسته ، با نگاهی مات و خسته / سرشو برده تو شونش ، یه نفر تنها نشسته
توی تنهاییش یه درده ، جای پای قلبی سرده / گل سرخی بوده اما ، دیگه پژمرده و زرده
فارغ از دیروز و فرداش ، غرقه تو دریای درداش / حسرتش یه عشق نابه ، که وفا کنه به عهداش
.
.
عزیز ! یادی بکن از یار خسته / غبار دوریت بر من نشسته
دگر تیری نزن بالی ندارم/ وجودم از غمت در هم شکسته
.
.
غم هجران تو را چاره و درمان چه کنم ؟ / همه روز و همه شب دیده ی گریان چه کنم ؟
ای که آرامش جان در گروی روی تو بود / رفتی و بی تو بر این حال پریشان چه کنم ؟
تن من نی شد و شد نغمه ی دل بی تو حزین / وای بر من تو بگو بـا نی نـالان چه کنم ؟
کس ندانست چه بگذشت میان من و تو / بی تو در انجمن این همه نادان چه کنم ؟
.
.
تا بشکند امروز طلسمم برخیز / تا غصه جدا شود از اسمم برخیز !
این جسم ندارد آرزویی جز خاک / ای روح ! به احترام جسمم برخیز !

 

 

 

 

 

 

به خدایی خدا قسم میخورم که برای بودن با تو از همه گذشتم

 

 

و تو هم به خدایی خدا قسم خوردی که برای بودن با او از منم بگذری

 

 

از بودن با تو و نبودنت با من چقدر تفاوت وجود داشت

 

 

و من نمیدانستم.....

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:42 نويسنده فهیمه| |

פּَقتـے نـَـﮧ בستــے بَـ ـرآےگِرِفتـَטּ اَستَ

نـَـ ﮧ آغوشــے بَـ ـرآےگِریــﮧ..

نــَ ﮧ شآنـﮧاے بَـ ـراے تِکیــﮧ...
اِنتظــ ـآر نَـבاشتــﮧ بآشَ פֿـَنـבه‌اَم פּآقِعے بآشَـב...
ایــטּ رפּز‌هآ فَقَطــ زِنـבه‌اَم تــا בیگَرآטּ زِنـבگـے کُنَنـَב !!!

 

تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:42 نويسنده فهیمه| |

دیشـــب خـــدا آروم صـــدام كـــرد و گفــــت : خـــــوابی؟

 

 

 


عشــــقت داره قــــربون یــــكی دیــــگـه میــره... 

اونـــوقت تــــو راحت خوابیــــدی؟؟؟!!! .....

لبخنــــدی زدم و گفتــــم : خـــــــــدا جونم "

این همون مخــــلوقی هست كـﮧ وقتــی آفریدیـــش به خودت آفـــــرین گفتی!!!

براي نمايش بزرگترين اندازه كليك كنيد

تاريخ یک شنبه 23 تير 1392برچسب:,سـاعت 21:38 نويسنده فهیمه| |

ما طوری رفتار می کنیم که گویی تا ابد زنده هستیم!«آه بله این کار را فردا انجام خواهم داد».من همیشه دلم می خواست به کوه نوردی بروم والبته همیشه آن را به فردا موکول می کردم ولی ممکن است این فردا هرگز به سراغم نیاید.یکی از دانشجویانم می گوید «وقتی از دانشگاه بر می گردم وقت آزاد برای مطالعه دارم»من می گویم شما چنین وقتی نخواهید داشت !اگر همین الان آن را مطالعه نکنید هرگز نخواهید توانست آن را مطالعه کنید»اینک زمان مناسبی فرا رسیده است،منتظر فردا نشوید که به کسی بگویید دوستش دارید.

همین الان این کار را انجام دهید.تلفن را بردارید و با راه دور تماس بگیرید:«سلام مادر!من هستم فیلیکس!بله می دانم امروز سومین باری است که به شما تلفن زدم، ولی چیزی هست که باید همین الان به شما بگویم:مادر خیلی دوستت دارم.»

حالا اگر او از سکته ی قلبی نمیرد ، این لحظه یکی از بهترین و زیباترین لحظات زندگیش خواهد شد.همیشه عده ای هستند که که به من می گویند :«خوب این موضوع را مدارت خیلی خوب می داند»بله ممکن است او این موضوع را بداند ولی فکر می کنید اگر این موضوع را به او چندین بار گوشزد کنید ،خسته خواهد شد؟بله همین الان چنین چیزی را بگوییدراه های بسیاری برای گفتن این مطلب وجود دارد.بله همین امروز که به منزل رفتید همسرتان را در آغوش بگیرید و به او بگویید:«دوستت دارم»

 

هنر عشق ورزی و آموختن(لئو بوسکالیا)

تاريخ جمعه 21 تير 1392برچسب:,سـاعت 3:38 نويسنده فهیمه| |

چقدر این دوست داشتن های بی دلیل خوب است

مثل همین باران بی سوال

که هی می بارد

که هی اتفاق آرام و شمرده شمرده می بارد!

تاريخ جمعه 21 تير 1392برچسب:,سـاعت 2:51 نويسنده فهیمه| |

زماني مردي در حال پوليش كردن اتوموبيل جديدش بود كودك 4 ساله اش تكه سنگي را برداشت و بر روي بدنه اتومبيل خطوطي را انداخت
مرد آنچنان عصباني شد كه دست پسرش را در دست گرفت و چند بار محكم پشت دست او زد بدون انكه به دليل خشم متوجه شده باشد كه با آچار پسرش را تنبيه نموده
در بيمارستان به سبب شكستگي هاي فراوان انگشت های دست پسر قطع شد
وقتي كه پسر چشمان اندوهناك پدرش را ديد از او پرسيد "پدر كی انگشتهای من در خواهند آمد
آن مرد آنقدر مغموم بود كه هيچ نتوانست بگويد به سمت اتوموبيل برگشت وچندين بار با لگد به آن زد
حيران و سرگردان از عمل خويش روبروي اتومبيل نشسته بود و به خطوطي كه پسرش روي آن انداخته بود نگاه مي كرد. او نوشته بود
"دوستت دارم پدر"
روز بعد آن مرد خودكشي كرد...

خشم و عشق حد و مرزي ندارند دومي ( عشق) را انتخاب كنيد تا زندگی دوست داشتنی داشته باشيد و اين را به ياد داشته باشيد كه:

اشياء برای استفاده شدن و انسانها براي دوست داشتن می باشند
در حاليكه امروزه از انسانها استفاده مي شود و اشياء دوست داشته مي شوند.

همواره در ذهن داشته باشيد كه:
اشياء براي استفاد شدن و انسانها براي دوست داشتن مي باشند
مراقب افكارتان باشيد كه تبديل به گفتارتان ميشوند
مراقب گفتارتان باشيد كه تبديل به رفتار تان مي شود
مراقب رفتار تان باشيد كه تبديل به عادت مي شود
مراقب عادات خود باشيد که شخصيت شما می شود
مراقب شخصيت خود باشيد كه سرنوشت شما مي شود

تاريخ جمعه 21 تير 1392برچسب:,سـاعت 2:43 نويسنده فهیمه| |

றiss joαη

Music Code By: AvA

آپلود عکس و آهنگ

آیـکـوטּ هـا گرافیکان www.Ghaleb-fa.blogfa.com











آیکن های لیدی شکلاتی



کد کج شدن تصاوير

کد هدایت به بالا

کدهای عکس و تصویر
کدهای عکس و تصویر
کدهای عکس و تصویر
کدهای عکس و تصویر

ابزار و قالب های صورتی




ابزار و قالب های صورتی




ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی


ابزار و قالب های صورتی

دريافت همين آهنگ