دنیای تیره من
نظرات شما عزیزان:
دلم،دلي را ميخواهد که برايش دل باشد
عشق باشد،مهر باشد
دلم تنها يک دل ميخواهد
همين
صوفي به ره عشق صفا بايد کرد
عهدي که نموده اي وفا بايد کرد
تا خويشتن به وصل جانان نرسي
خود را به ره دوست فنا بايد کرد
وقتي گريستم، گفتند: کودک است
وقتي خنديدم، گفتند: ديوانه است
وقتي خواستم به سراغ عشق بروم، گفتند: خرافاتي است
وقتي عشق را ياد گرفتم، گفتند: گناه است
و حالا که ساکت شده ام، مي گويند: عاشق است
به زندگي ام پوزخند نزن
روزي کسي رو داشتم که با تمام وجود صدام ميکرد
عشقم
ما گول خورديم وقتي گفتند
سلام سلامتي مي آورد
ما ازهمان روز که به عشق گفتيم”سلام”تا به امروز تب کرده ايم!
چه سلامي؟چه عليکي؟ما جوابي هم از عشق نگرفتيم
خيلي دلم واسه خودم سوخت وقتي جواب همه احساس وعشقم شديه جمله ک کوبيدتوصورتم
مگه چيزي بين مابوده
از روزي که به تو آموخته اند
بيماري “عشق” از “وبا” خطرناک تر است
احساسم را با آب معدني مي شويم و قلبم را روزي سه بار
ضدعفوني مي کنم
پس جاي نگراني نيست
اگر بتواني ديگري را همانطور که هست بپذيري و هنوز عاشقش باشي
عشق تو واقعي است
چگونه خيانت ميکنند
چگونه کنار ديگري به ارامش ميرسند
من بالشم را که عوض ميکنم خوابم نميبرد عشقهاي امروزي بي
نام قابل انتقال به غير
و معاف از احساس ميباشند
دلم را به روي عالم و ادم بسته ام مگر”دلبستگي”همين نيست؟
.
رفاقت را جاى عشق در دلم سپردم تا با ياد دوست از درد هيچ عشقى نسوزم
றiss joαη |